الکساندر دین قاتل چهار بار به حبس ابد محکوم شد

در تابستان 2017، الکساندر دین 24 ساله، دوست دختر سابقش، مایلیس دکامپس، پدربزرگ و مادربزرگ او و یک عکاس آماتور که تصاویر تند مایلیس را گرفته بود، به قتل رساند. دادگاه عالی اخیر دین را به حبس ابد محکوم کرد.

یک بوسه دیگر به او زدم. او مرا با دست چپش گرفت و بعد چاقویم را گرفتم و به قلبش زدم. از 30 ژوئیه 2017، الکساندر دین، 29 ساله امروز، به کارآگاهان پلیس با جزئیات در مورد آخرین لحظات دوست دختر سابق خود Maïlys Descamps (18 در هنگام مرگ او)، پدربزرگ و مادربزرگش Gery Cappon (68) و Marie-José Vanleene به کارآگاهان پلیس گفت. (64) و عکاس گنت جرون ورستراته (39). او هر چهار نفر را در روزهای قبل کشته بود.

اکنون پرده بر روی روند قتل چهارگانه افتاده است. دیروز، هیئت منصفه در بروژ، دین را مجرم شناخته شد. او فقط به حبس ابد محکوم شد. همچنین رئیس برای مدت ده سال در اختیار دادگاه اجرای احکام قرار خواهد گرفت.

معاون رئیس جمهور در این حکم گفت: متهم در کمتر از 24 ساعت چهار نفر را به قتل رساند که یکی از آنها را نیز شکنجه کرد. «اینها قربانیان بی دفاعی بودند که با هدف و از پیش طراحی شده کشته شدند. متهم با قربانیان خود گفتگویی داشت که در آن از قربانیان التماس شده بود که از تعرض وی خودداری کنند. با وجود این درخواست، آنها با خونسردی به قتل رسیدند. این جنایات و انگیزه آن حاکی از یک احساس اساسی و به شدت مختل شده اخلاقی در متهم است. همه چیز در او یک خطر اجتماعی بزرگ و حاد را نشان می دهد.

انگیزه اموال

سفر مرگبار دین در 25 ژوئیه 2017 در محوطه قلعه نادیده گرفته شده در سینت آماندسبرگ آغاز شد. در آنجا پلیس جسد جرون ورستریته 39 ساله را در ساعت 9 صبح پیدا کرد. برهنه، با زیر شلواری دور مچ پاش. سینه اش به شدت خونریزی کرده بود، دست ها و پاهایش با نوار سیاه بسته شده بود. محققان همچنین یک چوب بیسبال را در اتاق نشیمن پیدا کردند. اظهارات دین بعداً نشان داد که او هشت ساعت ورستریته را از نظر جسمی و روانی شکنجه کرده است. دین به کارآگاهان گفت: «هرچه دیرتر متوجه شد، برای او واضح‌تر می‌شد که من او را رها نمی‌کنم. او در تلاش بود تا در مورد زندگی خود مذاکره کند.

“من یک احمق هستم، آقا، نمی توانید آن را ببینید؟”

انگیزه الکساندر دین از قتل جرون ورستریته که در نهایت او را با چاقو در قلبش کشت، انتقام بود. قربانی در اوقات فراغت خود به عکاسی می پرداخت – ابتدا از طبیعت، سپس از زنان. در لپ‌تاپ او، بازرسان عکس‌هایی از Maïlys Descamps، دوست دختر سابق الکساندر دین پیدا کردند. او برهنه ژست گرفت، گاهی اوقات با چاقو و بسته بود.

دین در طول بازجویی خود گفت که می‌خواهد از «مائلی‌هایش» در برابر «این گونه شخصیت‌ها» محافظت کند. دادستان مالفاسون در جریان محاکمه آن را “انگیزه تملک” خواند: “اگر من نتوانم Maïlys را داشته باشم، هیچ کس نمی تواند او را داشته باشد. آسان.

همه دور میز

در 25 ژوئیه، همان روزی که جرون ورستراته به قتل رسید، یک تماس اضطراری در شب در غرب فلاندر دریافت شد. یک گروگانگیری در موئره، روستایی در نزدیکی گیستل در حال وقوع بود. پلیس در بدو ورود، دختر جوانی را بی‌جان روی صندلی در اتاق نشیمن پیدا کرد که لکه خون بزرگی در اطراف قلبش وجود داشت. Mailys Descamps بود. در همان اتاق دو کشته دیگر نیز به وقوع پیوستند: گری کاپون (68 ساله)، پدربزرگ مایلیس، و مادربزرگش ماری خوزه وانلین (65).

وقتی الکساندر دین چند ساعت زودتر به خانه رسید، هیچکس خانه نبود. او پس از آن به بازرسان گفت که او آمده بود تا به مایلی دسکمپس «عکس جرون در زمان مرگش» را نشان دهد. دین قبلاً به یکی از دوستانش گفته بود که می خواهد دوست دختر سابقش و سپس خودش را بکشد. او نمی توانست جدایی از او را تحمل کند. این موضوع بعداً با تحقیقات در مورد هزاران پیامک که این دو رد و بدل کردند، فاش شد، که از آن تصویر رابطه سمی و تعقیب دین توسط دین بیرون آمد. دین به بازرسان گفت: «من از همان ابتدا سعی کردم از او در برابر همه چیز و همه محافظت کنم. سپر از دنیای شیطانی. من به نوعی محافظ او بودم. اما اکنون دیگر آن کنترل را نداشتم.

دین به بازپرسان توضیح داد که در آن شب مدت زیادی در آشپزخانه منتظر مایلیس بوده است، تا اینکه او ناگهان با پدربزرگ و مادربزرگش آمد. دین به کارآگاهان گفت: گفتم می خواهم صحبت کنم. پدربزرگ نزد من آمد. تفنگم را بیرون می آوردم و به همه می گفتم که سر میز بنشینند.

هانیبال لکتر

در طول عصر، هنگامی که تلفن چندین بار زنگ خورد و یکی از همسایه ها در را زد، دین به بازپرس گفت: “می دانستم پلیس خواهد آمد.” “بعد گفتم این زندگی آن چیزی نبود که برای او می خواستم (Mailys, ed.) آرزو کردن. گفتم نمیتونم بذارم اینجوری ادامه بده او از من خواست که این کار را نکنم. اما گفتم چاره ای ندارم. یه بوسه دیگه بهش زدم او مرا با دست چپش گرفت و بعد چاقویم را گرفتم و به قلبش زدم.

پدربزرگ گری کاپون کنار مایلیس نشست و سعی کرد فرار کند. اما الکساندر دین لحظه ای درنگ نکرد. «من دو ضربه چاقو به پهلویش زدم. رفتم پیش مادربزرگ و دو ضربه چاقو به او زدم. دیدم پدربزرگ همچنان در حال حرکت است. سپس یک بار دیگر او را با چاقو زدم.

تحقیقات دکتر حقوق نشان داد که دین – بدنساز بدنام – ده برابر بیشتر از مقدار طبیعی تستوسترون در آن زمان در خون خود داشت و قربانیان او هیچ شانسی نداشتند.

در فرآیند تجاوز، وکیل کریس وینکه، که به مادر مایلیس کمک می کند، رنج ناگفته ای را که الکساندر دین برای قربانیان ایجاد کرده بود، توصیف کرد. وینکه او را با هانیبال لکتر روانشناس نژادی مقایسه کرد. مردی که وقتی وحشت را در چشمان قربانیانش دید، پوزخندی بر چهره داشت.

“من سرنوشتم را می پذیرم”

به گفته روانپزشکان دادگاه که او را به طور گسترده مورد بررسی قرار دادند، بین شخصیت او با ویژگی های خودشیفتگی و روانپریشی در الکساندر دین و حقایقی که مرتکب شده بود، ارتباط وجود دارد. آنها خطر “جرم جدی و خشونت آمیز” را برای متهم بسیار بالا تخمین می زنند. حکم خشن در نتیجه گیری آنها این بود: “هیچ درمانی نمی تواند آن را تغییر دهد.”

وکلای الکساندر دین، برشت هورستن و یوهان پلاتو، در روزهای اخیر با ایده درخواست بازداشت به سر می برند. هورستن گفت: “ما متقاعد شده ایم که ظرفیت ذهنی او تحت تاثیر افسردگی قرار گرفته است.” ما در مورد آن نیز بحث کردیم. اما الکساندر دین گفته است که می خواهد پرداخت کند. او می گوید: من یک جنایتکار هستم و سرنوشت خود را می پذیرم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *