در یک قطعه نظر، سازمان های چتر آموزشی به شدت از سیاست وزیر آموزش بن ویتز (N-VA) انتقاد می کنند. به گفته آنها، او برای رفع کمبود معلم بسیار کم کار می کند. خوانندگان به طور دسته جمعی پاسخ داده اند. در زیر منتخبی است.
بار کاری بیش از حد و تکالیف پراکنده در مدارس مختلف مانعی برای معلمان تازه کار است. چرا به تمرکز بر پلتفرم معلم که اطمینان و راهنمایی بیشتری ارائه می دهد ادامه نمی دهیم؟ پاداش نیز باید در نظر گرفته شود.
اقدامات انجام شده در حاشیه قرار گرفته است. چه چیزی ممکن است مشکل را حل کند: 1. قرارهای دائمی را مرور کنید/ حذف کنید تا کارکنان بتوانند راحت تر از مدرسه به مدرسه و از شغلی به شغل دیگر حرکت کنند. 2. کاهش بار برنامه ریزی اداری.
«آن دسته از پذیرفتهشدگانی که در مقطع کارشناسی ارشد موضوع (گلوگاه) را خواندهاند، اما نمیتوانند تجربیات عملی خود را طبق دستورالعملهای فعلی ارائه دهند، ارشدیت دریافت نمیکنند (هرچند من در طول کارم از انگلیسی و فرانسوی استفاده میکردم).»
ما وعدههایی را که وزیر ویتز میدهد احساس نمیکنیم: کلاسهای مختلف هر روز در اتاق مطالعه هستند. چند هفته ای است که ما هم به جایی رسیده ایم که گاهی دیگر سرپرستی برای این سالن مطالعه نداریم. ما فقط می خواهیم در هر ساعت یک کلاس درس بدهیم.
ارزشیابی مجدد حرفه معلمی. آنها را در مشاورههای اداری و روانشناختی رها کنید، تا بتوانند بر موارد ضروری تمرکز کنند: آموزش. این بدان معناست که به جای پسانداز، آموزش نخبگان و آزمونهای زبان که ویتز در آن شرکت میکند، تعداد کارکنان بیشتر است.
من (در سن 41 سالگی) دوست دارم به عنوان معلم آموزش ببینم، اما می ترسم که ساعات “اسبقی” را انجام دهم، کلاس های مختلف، به احتمال زیاد برای حقوق کمتر و خطر فرسودگی شغلی بالاتر. من تغییر زیادی برای Weyts نمی بینم.
اتحادیه های کارگری و سازمان های چتر مسئول هستند! سی سال پیش معلمان جوان بدترین برنامه ها و سخت ترین کلاس ها را داشتند و برای دریافت تمام وقت باید در دو یا چند مدرسه تدریس می کردند. مهر در تعطیلات و عدم اطمینان از شغل در سپتامبر.
به عنوان یک شرکت کننده جانبی در سال 2019، نمی توانم از تغییراتی که در این مدت اعمال شده است، بهره مند شوم. من اقتصاد تدریس می کنم و این یک حرفه تنگنا است، اما نه زمانی که وارد شدم، بنابراین قوانین قدیمی برای من اعمال می شود. همینطور برای ریاضیات، قوانین عطف به ماسبق نمی شوند.
“سازمان های چتر (و ادارات) مسئول واقعی هستند. گنبدها قوانین احمقانه ای ایجاد می کنند و برای مدیران فقط تعداد دانش آموزان مهم است. قدرت را رها می کنند. والدین و دانش آموزان این قدرت را به دست می گیرند. معلمان تحت این فشار قرار می گیرند.
“چرا وقتی معلم بیمار است دانش آموزان درس های از پیش ضبط شده را نمی بینند؟” چرا فلاندر یک سری درس آنلاین استاندارد از همه دروس برای همه مدارس ایجاد نمی کند که در صورت بیماری معلم قابل مشاهده باشد. حالا میتوانند درس بخوانند، میتوانند در آن بخوابند.»
فقدان احساس اضطرار و میل بیمارگونه برای مقابله با ارائه دهندگان آموزش وجود دارد. تمرکز یک سیاست خوب باید در جهت جذب ساختاری موج عظیم بازنشستگی که در راه است باشد.
کمبود معلم یک مشکل پیچیده است. اقدامات کوچک و فردی که وزیر قبلاً انجام داده است، هر چند با نیت خوب باشد، کمک چندانی نمی کند. اتفاقاً دادن آزادی بیشتر به هیئتها و هیئتهای مدیریت لزوماً راهحل نیست: بسیاری از آنها برای وظیفهشان مناسب نیستند.
این میدان قبلاً سیگنال هایی را بیست سال پیش می داد، اما به اصطلاح متخصصان بهتر می دانستند. به اصطلاح بازرسان بازرسی، مدیریت را مهم تر می دانستند. کاری که انجام می دهید را نشان دهید. وقتی بازرسی می کنید مدارک شما را می خواهند. درس دادن؟ از اهمیت جزئی.
وزیری که مملو از همه گناهان است به نظر من پلی است. بهترین کار برای کل حوزه آموزشی این است که آیا ساختارهای آموزشی فعلی هنوز هم کار می کنند یا خیر. داستان کلاس در دبستان مدت هاست که قدیمی شده است.
همه میدانند که چرا معلمان بسیار کم هستند، عمدتاً به دلیل احترام کم و مدیریت زیاد، اما سیاست همچنان روی این نکات تمرکز نمیکند. در عوض، ما کلیدهای مرکزی را دریافت می کنیم، که اگر وقت مداخله نداشته باشید، فایده ای ندارند.
“برنامه تربیت معلم برای دانش آموزان غیر دوستانه است. منابع بسیار کمی وجود دارد و محتوای دوره ها اغلب نامربوط است. این دوره بسیاری از دانش آموزان را می ترساند. اصلاح آموزش معلمان به فوریت مورد نیاز است.
وزیر ویتس قبلاً تعدادی از اقدامات را انجام داده و پروژه های آزمایشی را اعلام کرده است، اما ادامه این اقدامات به دلیل انسداد گنبدها دشوار است.