نه کمتر از سه جایزه در کن: بلژیک چگونه توانسته است و اکنون چگونه پیش می رود؟

سینمای بلژیک در جشنواره کن گذری بی سابقه را تجربه کرد و با سه جایزه به خانه بازگشت. چگونه ادامه خواهد داشت؟

نخل طلای هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن در کمال تعجب به آن تعلق گرفت مثلث غم توسط کارگردان سوئدی روبن اوستلوندپنج سال پس از همان جایزه برای مربع† او با دو نخل در قفسه، مانند برادران داردن، به فهرست منتخب کارگردانان می‌پیوندد. با این اوصاف، نخل به فیلمی که خیلی ها به عنوان بزرگترین مدعی انتخاب کرده بودند، نرفت: بستن توسط لوکاس دونت، که پس از خشم اولین بازی خود به کن بازگشت دختر† او می توانست سومین برنده جوان تمام دوران باشد، پس از لوئیس مال و استیون سودربرگ.

با این حال، دونت سی ساله نخل طلایی را از دست نداده است. او جایزه بزرگ را برد. هیچ ناامیدی وجود نداشت، حتی اگر فیلم او توسط بسیاری به عنوان فیلم مورد علاقه برای جایزه اصلی انتخاب شد. او در تماس تلفنی از کن گفت: “البته شما جاه طلب هستید و آن جایزه برتر را می خواهید.” اما آنچه مهمتر است این است که در چند روز گذشته افراد زیادی آمدند تا به من بگویند که این فیلم واقعاً متعلق به آنهاست… کودتا قبلا بود.

در مقابل بستن این پایان نیست بلکه نقطه شروع است. قطعه مورد اشاره در کن به معنای رونق بزرگی برای رساندن فیلم به مخاطب در سراسر اروپا است. در کشور ما هم این فیلم به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره فیلم فست جنت انتخاب شده و مدتی قبل از اکران آن در سینماهای بلژیک در تاریخ 11 آبان ماه نگذشته است. مجله نیویورک تایمز در حال حاضر پتانسیل قابل توجهی برای اسکار می بیند بستنتا حدی به این دلیل که آکادمی به فیلم هایی که بر روی احساسات بازی می کنند حساس است. تهیه کنندگان Michiel Dhont و Dirk Impens موفق به بستن قرارداد با A24 شدند، که نه تنها برچسب کیفیت پیشرو سینمای نویسنده در ایالات متحده است، بلکه می تواند دلار و قدرت زیادی را نیز به ارمغان بیاورد.

و البته این جایزه همچنین تقویتی برای کارنامه لوکاس دونت است که تنها دومین فیلم خود را در رقابتی با نام‌های بزرگی مانند جیمز گری، کوره ادا، کلر دنیس و دیوید کراننبرگ دریافت کرد.




فلیکس ون گرونینگن و شارلوت واندرمیرش نیز مجاز به حضور در صحنه شدند: آنها جایزه هیئت داوران را برای فیلم ایتالیایی خود دریافت کردند. Le otto montagne، یک اقتباس سینمایی جذاب از کتاب پائولو کوگنتی به همین نام. برای واندرمرش این اولین کار کارگردانی او بود. او می‌گوید: «ما می‌خواستیم فیلمی بسازیم که درباره زندگی با تمام شکنندگی‌اش و همچنین قدرتش صحبت کند. فکر می‌کنم، فلیکس، ما در ساخت این فیلم نیز قوی عمل کرده‌ایم.» پس از آن او را عمیقاً روی صحنه بوسید و عشق خود را ابراز کرد.

و از آنجایی که برادران داردن همیشه در جشنواره کن برنده جوایز می شوند، به افتخار هفتاد و پنجمین سالگرد جشنواره، جایزه ای ویژه برای آنها ایجاد شد. از توری و لوکیتاآنها یک درام تکان دهنده ساخته بودند که به وضعیت خردسالان بدون همراه می پردازد.

پیش از این هرگز دیده نشده بود که امسال سه فیلم بلژیکی در مسابقه شرکت کنند. این که هر سه اکنون نیز با یک جایزه مهم به خانه برگردند، حتی بهتر است. بلافاصله پس از آن، ون گرونینگن اشاره کرد که داردن راه را برای فیلمسازان بلژیکی در کن هموار کرد. آنها با دو نخل طلای خود نشان دادند که این امکان پذیر است: فیلمسازی از یک کشور کوچک می تواند در بالاترین صحنه، حتی با بودجه محدود، مورد تقدیر قرار گیرد.

لوکاس دونت همچنین در مصاحبه قبلی به برادران داردن اشاره کرد. ‘دیدن روزتا و le fils باعث شد بفهمم که باید شخصیت و بینش خودم را توسعه دهم. احتمالاً تصادفی نبود که او امیلی دکوئن را انتخاب کرد بستن، بازیگری که یک بار با روزتا

ضمناً در مسابقه جانبی Un Certain Regard نیز موفقیت بلژیکی حاصل شد زیرا جایزه اصلی به فیلم فرانسوی رسید. les pires، که یوهان هلدنبرگ در آن نقش مهمی دارد.

بازگشت سرمایه

شاید تصادفی باشد که سه فیلم قوی بلژیکی در همان سال به جشنواره کن رسیدند. تا حد زیادی به افراد استثنایی نیز مربوط می شود: افرادی با بینش خاص خود و مهر هنری خود. سپس این فقط در مورد کارگردانانی که قبلاً ذکر شد نیست، بلکه به همه افرادی که با آنها کار می کنند نیز مربوط می شود. به عنوان مثال، روبن ایمپنس، رئیس عکاسی که بسیار تعیین کننده بوده است Le otto montagne، همچنین تصویر فیلم فرانسوی را مشخص کرد تیتان، برنده قبلی نخل طلایی.

اما احتمالاً تصادفی نیست که در سال های اخیر در کشور ما، در دو سوی مرز زبان، گام های بلندی برداشته شده است. اکوسیستمی ایجاد شده است که در آن استعدادها می توانند در جلو و پشت صحنه شکوفا شوند و نام های متعددی در خارج از کشور ظاهر شوند. این نمی تواند به مدرسه های خوب فیلم اشاره کند. اما این نیز پیامد پناهگاه مالیاتی است که بلژیک را به کشوری جذاب برای راه اندازی تولیدات مشترک بین المللی تبدیل کرده است. این باعث شد تا مکانیک ها، فیلمبرداران و بازیگران تجربه کسب کنند و تبادل دانش کنند.

در سال های اخیر نارضایتی از حضور محدود تماشاگران برای فیلم فلاندری وجود داشته است. این بحث کاملاً متفاوتی است که لزوماً به قدردانی در جشنواره های فیلم مربوط نمی شود. این قسمت در کن نشان می دهد که کیفیت این فیلم ها در خارج از کشور به رسمیت شناخته شده است و چندین فیلمساز فلاندری می توانند خود را در زمره بهترین های جهان بشمارند.

اکنون این سوال مطرح می شود که آیا می توان بر این شتاب نیز افزود؟ سال‌هاست که صندوق سمعی و بصری فلاندری خواهان سرمایه‌گذاری بیشتر از دولت بوده است. با این سابقه، استدلال محکمی دارد. VAF فقط برای هشت فیلم در سال منابع دارد. پس احتمالاً نمی توانید انتظار داشته باشید که سال آینده مدعی دیگری برای نخل طلایی وجود داشته باشد. دانمارک، کشوری با جمعیت کمتر از فلاندر، سالانه بیش از بیست فیلم با حمایت صندوق فیلم دانمارک منتشر می کند.

قبلاً با صدای بلند از این بخش پرسیده شده است که چرا هیچ سیاستمداری در جریان فیلم بلژیکی در بالاترین صحنه حضور نداشت. علاقه ای ندارید؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *