ویرل روتس کیست؟
– متولد 1353
– در دهه 1990 در KU Leuven باستان شناسی تحصیل کرد
– در سال 2002 دکترای خود را در آنجا گرفت
– در سال 2011 یک موقعیت دائمی در ULiège دریافت می کند
– در سال 2012 یک کمک هزینه معتبر از شورای تحقیقات اروپا ERC دریافت کرد که با آن مرکز تحقیقاتی TraceoLab را تأسیس کرد.
– در 1 ژوئن 2022 جایزه فرانکی را از پادشاه فیلیپ دریافت می کند.
تکه سنگ چخماق که هنوز بقایای قرمز رنگ لایه اخر روی آن دیده می شود. هنگامی که بقایای یک تبر ماقبل تاریخ در اوایل دهه 1990 در غاری در صحرای خشک استخوان مصر شرقی، چند ساعت با ماشین از دریای سرخ فاصله داشت، ویرل روتس آنجا بود. او در دوران دانشجویی در یک کمپین کاوش توسط باستان شناسان KU Leuven شرکت کرد.
اخر ناحیه ای را نشان می داد که سنگ چخماق به دسته چوبی وصل شده بود. سالها بعد، زمانی که راتس به عنوان محقق در دانشگاه کار میکرد، خودش توانست تشخیص دهد که آنها در واقع بقایای چسب نصب هستند که از یک رزین یا صمغ گیاهی ساخته شدهاند. ده ها هزار سال پیش، یک انسان ماقبل تاریخ چیزی ساخته بود که اصلاً در طبیعت یافت نمی شد. نمونه ای از کاردستی، نبوغ فنی. چیزی که انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند.
در زمان حفاریها در مصر، باستانشناسان هنوز شک داشتند که آیا نصب، یکی از ویژگیهای اساسی بینش تکنولوژیکی، میتواند آثار قابل تشخیصی را بر روی مصنوعات ماقبل تاریخ بگذارد یا خیر. به عقیده بسیاری، ابزار سنگی نشان میداد که چگونه ساخته شدهاند و تا حد زیادی از آنها استفاده میشود، اما تمام.
راک شخصاً آن را تغییر خواهد داد. در طول تحقیقات دکترای خود، او یک روش واقعی را توسعه داد تا به طور سیستماتیک بفهمد که آیا و چگونه ابزار سنگی نصب شده است، به عنوان مثال در دسته ای ساخته شده از چوب یا مواد آلی دیگر که به سرعت پوسیده می شود، به طوری که امروز چیزی باقی نمی ماند.
روش او امروزه در سراسر جهان توسط باستان شناسان اعمال می شود. و او عمیقاً تفسیر آنها از زندگی مرد عصر حجر را تغییر داد. برای مثال، نشان داده شده است که مونتاژ یک اختراع اولیه ماقبل تاریخ است که قدمت آن به 250000 سال پیش بازمیگردد، که نزدیک به آغاز انسانهای امروزی است – گفته میشود هومو ساپینس حدود سیصد هزار سال پیش در آفریقا سرچشمه گرفته است. اما این بدان معنا نیست که فقط اجداد ما می توانستند جمع شوند. به نظر می رسد نئاندرتال ها نیز در این امر تسلط داشته باشند. راک همچنین به بازسازی پسرعموهای منقرض شده ما کمک کرده است.
برنامه ریزی و تخیل
روز چهارشنبه، ویرل روتس، جایزه فرانکویی، مهمترین جایزه علمی کشورمان، را برای تحقیقات پیشگامانه و ابتکاری خود در زمینه ابزارهای عصر حجر قدیم – که تا پایان آخرین عصر یخبندان، دوازده هزار سال پیش ادامه دارد، دریافت کرد. این جایزه، به ارزش 250000 یورو، سالانه به محقق زیر پنجاه سال و شاغل در یک موسسه بلژیکی اعطا می شود. در مورد روتس، این دانشگاه لیژ است، جایی که او از سال 2012 مرکز تحقیقاتی خود را بر روی ابزارهای سنگی ماقبل تاریخ (و آثار روی آنها) راه اندازی کرده است و نام آن را TraceoLab گذاشته است.
آزمایشگاهی که توسط باستان شناسان اداره می شود؟ در نگاه اول، این ترکیب عجیبی به نظر می رسد. با این وجود، آزمایشهایی در باستانشناسی مدرن نیز در حال انجام است. راک با تیم پانزده نفره خود بررسی می کند که کدام ردپای استفاده خاص می تواند روی اشیاء سنگی باقی بماند. این علائم می تواند فیزیکی باشد، مانند ترکش، اما همچنین شیمیایی، مانند بقایای چوبی که یک دسته از آن ساخته شده است.
باستان شناسان لیژ مجهز به میکروسکوپ هستند تا حتی کوچکترین آثار را ببینند، با دوربین های پرسرعت برای بررسی پرتابه های بالستیک مانند تیرها و نیزه ها و اتاق های آب و هوایی برای ارزیابی تأثیر، به عنوان مثال، عصر یخبندان بر آثار باستانی. – تا حد امکان تقلید کردن.
این واقعیت که انسانهای ماقبل تاریخ میتوانستند قطعات را به هم نزدیک کنند و آنها را به صورت ابزار یا سلاح جمع کنند، چیزی در مورد ظرفیتهای ذهنی آنها میگوید. به هر حال، این نیاز به یک برنامه ریزی خاص و بخشی از تخیل دارد، دومی در قالب یک الگوی ذهنی.
“پیشرفت فناوری فضا را برای فعالیت های هنری بیشتر ایجاد کرده است”
ویرل راک
باستان شناس
در عین حال، فناوری، حتی اگر هنوز ابتدایی باشد، میتواند چیزی در مورد نحوه زندگی شکارچیان ماقبل تاریخ با هم به ما بیاموزد. روتس میگوید: «نوآوریهای فناوری انگیزه ظهور تخصص را فراهم کرد. سلاحهای شکار بهتر اما پیچیدهتر، برای مثال برای شکار حیوانات از راه دور، نیاز به آموزش و تجربه داشت، اما افراد کمتری برای شکار مورد نیاز بودند. و بنابراین برخی از اعضای یک قبیله خود را به آن تطبیق دادند و دیگران می توانستند خود را با چیز دیگری مشغول کنند. مثلاً با برش دادن نقاط چخماق و چاقوها به اندازه، یا با سایر صنایع دستی نوپا. یا ساختن سنگ نگاره. “پیشرفت فناوری فضا را برای فعالیت های هنری بیشتر ایجاد کرده است.”
اولین انقلاب صنعتی
کی میگه هنر میگه تخیل و خیال. منشأ آن اغلب به یک انقلاب شناختی واقعی مرتبط است که گفته می شود هفتاد هزار سال پیش رخ داده است و تولد چیزی را که ما به راحتی آن را تفکر انتزاعی می نامیم، خبر داد. این تاریخ گذاری کاملاً دلخواه است، کم و بیش از آن زمان است که مردم – همو ساپینس ها، اما احتمالاً نئاندرتال ها – شروع به تولید نقاشی های غار، جواهرات و دیگر تخیل کردند.
اما تبرهای کوارتزی دویست هزار ساله که در جزیرهای در رود نیل در شمال سودان یافت شدهاند، چطور؟ در سال 2006 روتس توانست نشان دهد که رگه هایی از ویرایش در آنها وجود دارد. آنها زمانی به یک دسته چوبی متصل بودند. نقاط پرتابهای که توسط باستانشناس لیژ در غاری در آفریقای جنوبی کاوش شدهاند نیز مبتکرانه، اما مسلماً قدمت کمتری دارند (هشتاد هزار سال).
آیا آنها به تخیل و توانایی ذهنی برای تجسم چیزی که در طبیعت وجود ندارد شهادت نمی دهند؟ در مورد نئاندرتال ها هم همینطور. در سال 2013، راک در یک مکان ماقبل تاریخ 250000 ساله در شمال غربی فرانسه آثاری از نصب پیدا کرد. یادآوری: تا زمان ورود هومو ساپینس به اروپا در حدود پنجاه هزار سال پیش، نئاندرتالها صدها هزار سال امپراتوری اینجا را برای خود داشتند.
آیا در آن زمان انقلاب شناختی، احتمالاً با هومو هایدلبرگنسیس، نیای مستقیم انسانهای خردمند و نئاندرتالها، زودتر اتفاق افتاد؟ یا چندین انقلاب از این دست وجود داشت، اولی حامل بار فنی تر و کاربردی تر و منجر به اختراع ابزارهای پیچیده و دومی الهام گرفته از هنر؟ من همکارانی را می شناسم که ویرایش را هسته اصلی آنچه که اولین انقلاب صنعتی می نامند می دانند. به هر حال، اکثریت قریب به اتفاق آنچه که بشر از نظر ابزارهای ملموس در طول تاریخ اختراع کرده است، بر اساس آنها است.